بايدها و نبايدهاي روايت زندگي آدم‌ها

اين رمان نويس در مصاحبه با ماه نيوز ، درباره توانايي موجود در خلق داستان و رمان درباره زندگي مردم و لزوم پرداختن به سبك هاي بيوگرافي در ادبيات صحبت كرد: يك رمان نويس كامل كه به زندگي آنها زنده و سرزنده اهميت مي دهد ، كمي محدود به اين نكته كمي براي گسترش ، او متوجه خواهد شد كه در حالت عادي خود ، به عنوان يك راوي ، مانند يك رهگذر در كنار ساير رهگذران است ، بنابراين نبايد دامنه خود را خيلي محدود كند.

وي گفت: “همه چيز توانايي ورود به يك داستان را دارد ، اما اين به توانايي ، اشتياق و نگرش قوي نويسنده و همچنين سرگرمي خلاقانه و هنري وي از واقعيت بستگي دارد.” به تعبيري مي توان گفت اين زندگي با امكانات گوناگون است و اساساً نويسنده نيازي به قرار دادن ذره بين بر روي موارد خاصي ندارد ، او نيمه هوشيار يا ناخودآگاه را انتخاب مي كند. اما ، بايد در نظر داشت كه اين انتخاب تقريباً بي پايان است ، و مانند نويسندگان بزرگ جهان ، آن نيز نبايد محدود به زندگي تعداد محدودي از اعضاي جامعه آماري آن باشد.

شيرزادي در ادامه تأكيد كرد: براي اينكه داستان يك واقعيت تمام عيار باشد ، نويسنده بايد بر واقعيت واقعي تمركز كند ؛ اين امر در آثار نويسندگان مشهور جهان نيز يافت مي شود. با اين حال ، آنچه ويژه نويسنده به عنوان تانتولوژي و كيهان شناسي است ، بسته به علايق نويسنده ، مانع از محدود كردن رويكرد خود به زندگي شخصيت ها يا شخصيت هاي برجسته نمي شود.

نويسنده همچنين گفت كه در زندگي نامه با رمان و داستان تفاوت وجود دارد. وي گفت: “يك زندگينامه نويس مي تواند كار روزنامه نگاري را با محاسبات انجام دهد و توصيفي از يك شخصيت برجسته ارائه دهد ، اما اين با ادبيات متفاوت است. منشأ رمان آزادي و زندگي است.” فرد محدود نيست.

علي اصغر شيرزادي در ادامه توضيح داد: اگر كسي بخواهد زندگي يك فرد مشهور را در قالب داستان يا رمان بنويسد ، نمونه اي از آن شخصيت را در رمان خود آورده است ؛ اين به اين دليل است كه الهام از نويسنده در جهت داستان پردازي است و جنبه خلاقانه يك داستان نويس در اينجا بيان مي شود. مواردي وجود داشته است كه نويسندگان كامل رمان هايي را براساس زندگي برخي شخصيت ها نوشته اند كه براي آنها مهم است ، اما رمان هاي آنها براساس زندگي آن شخصيت ها است. به عنوان مثال ، ايروينگ استون ، رماني با اقتباس از زندگي لئوناردو داوينچي با نام “رنج و مسموميت” و رماني ديگر با اقتباس از وينسنت ون گوگ به نام “زندگي پرشور” دارد. در تكنيك كارهاي اين نويسنده ، جنبه توصيفي غالب است ، اما اين بدان معنا نيست كه او به اسناد زندگي آن شخصيت توجه كمي داشته است ، بلكه توجه كامل به آن داشته است.

وي افزود: “جنگ آخرالزمان” رماني است بر اساس نويسنده پرو ، ماريو وارگاس يوسا ، همچنين يك شخصيت مشهور برزيلي ، يك عارف ، مذهبي و مسيحي كه به نوعي در برزيل قيام كرد. رمان بسيار جذاب ، پر از شخصيت و قوي است. هست ، و نويسنده كاملاً به پايه هاي اساسي زندگي ، تلاش ها و مبارزات شخصيت متعهد است.

شيرزادي در خاتمه گفت: “بيوگرافي به معناي سنتي آن يك روش و سبك مشخص و مشخص است كه در غرب به طور واضح و جدي روي آن كار شده است. در ايران كارهايي در اين زمينه انجام شده است. به عنوان مثال من خوانده ام كتابهايي درباره شخصيتهايي مانند ستارخان ، جالب است.

انتهاي پيام