پنجمين سالگرد خاموشي «مرد تنهاي شب»

به برترين خبرنامه تخصصي ويلاي ايران خوش آمديد.

پنجمين سالگرد خاموشي «مرد تنهاي شب»

۱۵ بازديد

“امروز” مرد تنها شب “و” بي روح شهر. “پنجمين سالگرد درگذشت خواننده محبوب پاپ حبيب محبيان است. به گزارش ماه نيوز ، مهرداد غدير در عصر ايران وي نوشت: “در ميان خوانندگان گوناگوني كه رفته و رفته اند ، اما چرا من با مرگ” حبيب “مردم؟ اول ، زيرا در دولت احمدي نژاد ، در …

پنجمين سالگرد خاموشي «مرد تنهاي شب» https://moonnews.ir/پنجمين-سالگرد-خاموشي-مرد-تنهاي-شب/ ماه نيوز Fri, 11 Jun 2021 11:23:52 0000 عمومي https://moonnews.ir/پنجمين-سالگرد-خاموشي-مرد-تنهاي-شب/ “امروز” مرد تنها شب “و” بي روح شهر. “پنجمين سالگرد درگذشت خواننده محبوب پاپ حبيب محبيان است. به گزارش ماه نيوز ، مهرداد غدير در عصر ايران وي نوشت: “در ميان خوانندگان گوناگوني كه رفته و رفته اند ، اما چرا من با مرگ” حبيب “مردم؟ اول ، زيرا در دولت احمدي نژاد ، در …

“امروز” مرد تنها شب “و” بي روح شهر. “پنجمين سالگرد درگذشت خواننده محبوب پاپ حبيب محبيان است.

به گزارش ماه نيوز ، مهرداد غدير در عصر ايران وي نوشت: “در ميان خوانندگان گوناگوني كه رفته و رفته اند ، اما چرا من با مرگ” حبيب “مردم؟

اول ، زيرا در دولت احمدي نژاد ، در سطح رئيس دفتر رئيس جمهور (اسفنديار رحيم مشايي) ، وي با روياي كنسرت 100000 نفري در ورزشگاه آزادي اجازه بازگشت و بازگشت به خانه را داشت ، اما با عناصر خارج از نه و روياي او محقق نشد ، با اين حال ، او ماند و ديگر برنگشت.

داستان حبيب نيز در متن داستان “مجوزها” و “مجوزها” جالب است:

در سال 2014 ، حبيب مس در حال ساخت يك موزيك ويديو براي آهنگ “خرچنگ هاي باتلاقي” در شهر تاريخي ماسوله بود و چون مجوز لازم براي ضبط ويديو را نداشت ، به زودي بازداشت و پس از آن آزاد شد.

در دولتي كه به او اجازه بازگشت داد ، اجازه فعاليت نداشت و البته اكثر افراد از خارج از دولت منع شدند ، اما در دولت بعدي ، در سال 1333 ، كتاب “مرد تنها شب” وي مجوز گرفت و ارائه شده در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران ؛ كتابي كه در طي سالهاي فعاليتش منتخبي از ساخته ها و ترانه هاي او بود ، اما او به نوشتن بازگشت. برگشت تا بخواند.

دو سال بعد ، سكته اين ماجرا را متوقف كرد ، و اين معمولاً در مورد بازيگران مرده حبيب خيلي بهتر اتفاق نمي افتد ، و در واقع پسرانش احمد رضا و سمير زند احضار شده اند ، و از آزادي و اجازه او تشكر شده است ارتباطات و تكاليف بعدي

چند روز بعد ، نفتكش سانچي سقوط كرد و صداي حبيب براي اولين بار از راديو و تلويزيون پخش شد: مرگ يك قو.

5 سال پيش ، در 12 ژوئن 2016 ، يادداشتي در مورد حبيب محبيان در همان وب سايت نوشتم ، و به دليل احساس موجود در آن ، دقيقاً با وضوح نقل شده است كه در شعر اصلي نوشته شده توسط دكتر شفيع ، نفس كشيد امشب بيرون. ” در خارج از اين آهنگ ، محبوبيت بيشتري در “شهر” دارد:

كودكي به نام “حبيب” هنوز دو ساله نشده بود و طولي نكشيد كه دكتر مهدي حميدي شعر “مرگ قو” را سرود:

من شنيده ام كه يك “قو” زيبا خواهد مرد

فريبكار متولد خواهد شد و خواهد مرد

شب مرگ تنها در امواج نشسته است

جاده در گوشه دور و تنها مي ميرد

اين شاعر در 17 آوريل 1963 شعر را سرود ، اما شهرت و همه گير شدن آن بيست و دو يا سه سال بعد هنگامي رخ داد كه خواننده و نوازنده اي به نام حبيب محبيان روي صحنه آمد و گيتار بارمالاي خود را به شكل آهنگ خواند:

مي گويم نكته اين است كه من ايمان نداشتم

من هرگز نديدم كه يك مرد قوي در صحرا بميرد

چو يك روز از دريا بيرون آمد

او يك شب در اطراف اقيانوس مي ميرد

در كمال تعجب ، خود خواننده در شب بيستم ژوئن 2016 و تقريباً چهل سال بعد در اطراف اقيانوس درگذشت. از طريق دريا و در رامسر.

البته حبيب محبيان در شمال ايران متولد و بزرگ نشده است. وي در 25 اكتبر 1931 در شميران ، تميران متولد شد. در خانواده (از نژاد آذري) و در ميان نوازندگان و برادراني كه ويولن مي نواختند: منوچهر ، منصور و محمود. با اين حال ، حبيب عاشق گيتار بود و موسيقي را در راديو و تلويزيون ملي ايران زير نظر مرتضي حنانه فرا گرفت.

او كه بعد از پيروزي انقلاب و در سال 1981 ، مانند بسياري از همكلاسي هايش مجبور به مهاجرت شد ، گرچه چند بار خودش را امتحان كرد ، اما از خوانندگان كلاس انگليسي نبود و نمي خواست برگشت. همه مي خواستند برگردند ، اما او مي خواست برگردد و در آن ساختار كار كند.

وي يكي دو بار اقدام كرد و تا سال 1988 پذيرفته نشد ، وقتي موافقت كرد و به آشفتگي پس از انتخابات بازگشت و براي جلوگيري از هرگونه حساسيت ، به شمال رفت و در ويلاي يكي از دوستانش مستقر شد.

اما بعداً موانعي بر سر راه انتشار آلبوم وي ايجاد شد. او تازه فهميد كه گرفتن رضايت و تأييد يك سازمان يا شخص به معناي عدم اطاعت يا توافق با ديگران نيست.

شايعات مختلفي درباره چگونگي بازگشت او وجود دارد. از نقش سامير زند كه نام هنري وي فرزند يك روحاني مشهور و فقيد است ، تا واسطه گري رئيس دفتر احمدي نژاد ، اما براي مردم و حبيب بازگشت براي او مهم بود و اكنون او بازگشته است. او دوست داشت در ايران كنسرت برگزار كند يا حداقل يك آلبوم منتشر كند و اگرچه برخي قطعات منتشر شد ، اما مورد دلخواه يا موعود براي او اتفاق نيفتاد كه ترجيح مي دهد اينجا بخواند:

در آن گوشه ، او امشب شعرهاي زيادي را سرود

بين شعرهاي آهنگ بميرم

گروهي از جوجه هاي عصباني قابيل

آنجا كه عاشق شد ، درگذشت

و اينجا (ايران) حبيب كه عاشق شد مجبور شد اينجا بميرد. عاشقي ، اما نه به شكل اكثر ترانه ها ، اما شعرهاي عاشقانه او بيشتر به ياد مادر و همسر گمشده اش بود (ترانه هاي مادر و خرس كلوچه در “مرد تنها شب”) و به ياد همسر فقيدش به دليل حساسيت او به تزريق پني سيلين. روياي قرمز بوسه) يا هر دو را بخاطر بسپار (مي بينم).

يكي از تفاوت هاي او با خوانندگان ديگر علاقه او به اشعار شاعران مشهور معاصر بود ، حتي اگر آنها براي آواز و آواز نمي نوشتند ، مانند دكتر. شعري از محمدرضا شفيع كدكني كه توسط ديگران خوانده شده است. ، اما توسط حبيب ابراز شده است:

نفسي از اين شهر گرفتم

حصار را بشكنيد

اين حصار جادويي زمان را بشكنيد

چو آنيمون از قلب سنگ

خون گرسنگي

استحكام سنگ كوه را با جنون بشكنيد

شما مترجم صبح هستيد

به آهنگ و ترانه من

لبهاي زخمي را باز كنيد

صف انتظار را بشكنيد

او امشب سر ندارد

وقتي خورشيد غروب كرد

در آفتاب خود بمان و

وظيفه هجي …

حبيب محبيان از اينجا اخراج شد و پس از بازگشت بازگشت. از آنجا كه برخي از شبكه ها يا خوانندگان لس آنجلسي بازگشت خود به ايران را پروژه اي توصيف كردند و حتي در اينجا با اعتماد به شخصي كه پس از 28 سال به خارج از كشور بازگشت ، قول نداد. در نتيجه ، پسرش نه در ايران ماند و نه به ايالات متحده بازگشت ، بلكه در تركيه اقامت گزيد.

برخي معتقدند همان بازي اي كه در دولت احمدي نژاد با برخي ديگر از ايرانيان خارج از كشور انجام شد براي او اتفاق افتاد. مانند دكتر .. همسر فاطمي ، يا در آن لحظه رحيم مشايي با يك بازيگر سينماي ايران ثبت نام كرد ، يا با عليرضا افتخاري ، كه مي خواست جايگزين شازريان شود و ادامه نداد. با اين حال ، صرف نظر از صحت اين ادعاها و پيشنهادات ، حبيب از بسياري از همكارانش خوش شانس تر بود. وقتي برگشت ، آرام شد. در خانه.

جسد خواننده منقرض شده احتمالاً از سردخانه زينبيه رامسر تهران براي دفن در مقابل تالار وحدت تهران گرفته نشده است. زيرا اين بار شايد مانند مرتضي پاشايي نه تنها دهه هفتاد بلكه دهه هاي گذشته نيز به يادگار مانده باشد و البته پايان دهه هشتاد همانطور كه در مورد كوروش ديديم باز است.

اما زهرا در ميان گروهي از هنرمندان به خاك سپرده شده است كه در همان دهكده نياسته در “كتلام” رامسر ، او هنوز به آرزوي خود رسيده است: مرگ در ميهن و خواب در ايران.

گروهي از جوجه هاي عصباني قابيل

كجا عاشق شد تا آنجا بميرم

حبيب مجابين در اينجا عاشق شد و در اينجا درگذشت. “مهمتر از اين واقعيت كه بازگشت او به اوج بحث هاي سياسي در سال 1988 يك پروژه سياسي يا عنوان اقتصادي يا هر عنوان ديگري بود.”

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.