ديگر نقش معتاد يا اسدالله علم را بازي نمي‌كنم

به گزارش ماه نيوز ، روزنامه “خراسان” در ادامه نوشت: سعيد امير سليماني از سال گذشته بيكار نبوده و در بسياري از فيلم ها بازي كرده و سريال “باخمانمن” روي آنتن است. موضوع شامل آثار به ياد ماندني “هزار دست” ، “قهوه تلخ” ، “معلم” ، “تبريز در اوگما” ، “معماي شاه” و “كفش هاي ميرزا نوروز” است كه نقشه هاي مهم تاريخي تاريخي و ژانرهاي مختلف را با اين بازيگر پوشش مي دهد. بهانه اي براي گفتگوي ما شده است. تجربه كرده اند.

اجازه دهيد به بازي خوب شما در سري “بانوي ما” بپردازيم. به عنوان يك پيشكسوت ، وقتي نقشي به شما پيشنهاد مي شود ، معيارهاي پذيرش آن چيست؟

قبل از ساخت سريال ، برزو نيكونژاد براي چندين نقش به من فكر كرد ، يعني نقش معتاد “ناشر ارسته” و نقش “رشيد” خادم خانه “مصطفي”. وقتي از من دعوت به كار شد به نيك نژاد گفتم كه من بيش از حد در نقش يك معتاد بازي كرده ام و ديگر نمي خواهم آن نقش را بازي كنم. اتفاقاً وقتي او براي من نقش “رشيد” را توضيح داد ، ديدم كه كار ديگري بايد انجام شود و قبول كردم. او نوكر مصطفي است ، اما دستورات بيشتري به استاد خود مي دهد ، و اين همان چيزي است كه من را مجذوب خود كرده است.

شما با يك تيم خوب و حرفه اي و تركيبي از افراد باتجربه و جوان كار كرده ايد و همدلي را در پشت و جلوي دوربين نشان داده ايد.

خوب. برزو نيكونژاد يكي از معدود كارگرداناني است كه بازيگري و بازيگري را مي شناسد. به همين دليل همه چيز خوب بود و در عوض ، آهنگر نيز خوب بازي كرد. من به سختي كارگرداني را ديده ام كه حوزه بازيگري را بداند.

اشاره كرديد كه چون تجربه بازي در نقش يك معتاد را در رزومه خود داشتيد ، از بازي در نقش “ناشر” خودداري كرديد.

من تا الان پنج شش بار نقش معتاد را بازي كردم. در اولين سريال هاي بعد از انقلاب در فيلم “پادشاه دزد” نقش يك معتاد را بازي كردم. بعد از آن ، همه پيشنهادات به اين صورت بود؛ بنابراين بازيگري را متوقف كردم تا اينكه 10 سال بعد ، بازي در نقش “Baby Dow Zari” به من پيشنهاد شد. سپس ، دوباره ، من در نقش يك معتاد پذيرفته نشدم ، زيرا احساس مي كردم كه بدنام شده و متهم به بازي در چنين نقشي شده ام. مثل بعد از بازي در نقش اسدالله علم ، سه بار اين نقش را بازي كردم و بعد از سريال “معماي پادشاهان” اعلام كردم كه اين نقش را بازي نمي كنم مگر اينكه كارگردان بخواهد دفترچه خاطراتش را بسازد.

رزومه شما پر از نقشه هاي مختلف است. مي خواهم بدانم براي بازي در چندين نقش چه كاري انجام مي دهي؟

من در سريال “مددرس” نقش قاتل آيت الله مدرس را بازي كردم. البته من در اين سريال هفت هشت نقش دارم. اگر اين نقش به تحقيقات علمي نياز دارد ، من كتاب را مي خوانم. در غير اين صورت ، من براي شخصيت جغرافيا مي نويسم و ​​به اين فكر مي كنم كه گذشته اين شخصيت چه بوده و چه گذشته است ، او در كجا زندگي مي كند ، چگونه بزرگ شده است و سپس در آن نقش دارم.

شما در مقطعي كارگرداني كرديد ، چرا ادامه نداديد؟

آنها به من اجازه كارگرداني ندادند ، من را دوست نداشتند. يادتان هست وقتي مي گفتند داخل ، نخود و چرند؟ من در آن زمان داخل نبودم و اكنون براي مردم داخل خواهم بود. مسئولان آن زمان گفتند كه شما بازيگر خوبي هستيد ، چرا مي خواهيد كارگرداني كنيد؟ و من به او گفتم كه كمي تجربه بازيگري دارم و اكنون مي خواهم تجربه كارگرداني بيشتري كسب كنم. ولي آن اتفاق نيفتاد.

شما تجربه هاي مشترك زيادي با خاطره زنده دوست قديمي خود ، “علي حاتمي” داشته ايد. آيا خاطره اي از همكاري خود داريد؟

در حالي كه با هم روي داستان هاي مولانا كار مي كرديم ، من اتومبيلي داشتم كه پس از پايان تيراندازي در شمال ، من و علي حاتمي و جمشيد مشايخي در حال رانندگي به سمت تهران بوديم. علي پيشنهاد داد كه ما ناصرالدين شاه و كريم شيرا را بسازيم و جمشيد ناصرالدين شاه را بسازيم و من در نقش كريم شيرا بازي مي كنم. دو سه ماه بعد ، علي گفت ساخت اين سريال امكان پذير نيست ، بنابراين ما يك سريال “سلطان صاحبكران” درباره نصيرالدين شاه و مليجك ساختيم و از آنجا كه در داستان مليجك شش قسمت بيشتر نبود ، عصباني شدم و گفتم كه من 13 ساله هستم. مي خواهم در اين قسمت باشم. و همينطور شد كه در هر قسمت ، من نقشي بازي مي كردم و “سلطان صاحبكاران” خلق مي شد. من در اين سريال هفت هشت نقش بازي كردم و در همه قسمت ها حضور داشتم. يكي از تخصص هاي علي حسادت او بود و معتقد بود كه هنرمند براي موفقيت در كار خود بايد حسادت كند و من هميشه اين موضوع را با او در ميان مي گذاشتم. علي هميشه به همسرم مي گفت اشتباه سعيد اين است كه حسود نيست. زندگي علي حاتمي بسيار مرسوم بود و او در خلق صحنه بي نظير بود ، روحش شاد بود. در ميان كارهاي زنده ياد حاتمي ، فيلم “سوته ديلن” را خيلي دوست داشتم. مطمئناً همه كارهاي علي خوب بود ، زيرا شما براي همه آنها سخت كار كرديد.

والدين در تجارت به “سفارش دادن” به كودكان متهم مي شوند ، اما فرزندان شما ، كمند و ساپند هنرمندان با استعدادي هستند و درخشان هستند.

من هيچ وقت يك دوست خودم را براي فرزندانم سفارش نداده ام. نه آنها به من سفارش مي كنند و نه من به آنها سفارش مي كنم. بچه هاي من به دليل استعدادها و توانايي هايشان در اين حرفه مي مانند و بدون هيچ گونه سفارشي از آنها براي بازي دعوت مي شود.

انتهاي پيام