در همان روز در سال 2004 ، دو سارق نقاب دار وارد موزه شدند و با تهديد نيروهاي امنيتي غيرمسلح ، دو تابلو از ادوارد مونك از نروژ را به سرقت بردند. يكي از آنها “فرياد” و ديگري “مدونا” بود. به گزارش اخبار ايران من ، اين روزنامه وابستگي او نوشت: “اول: چهار نقاشي اصلي …
سرقت «فرياد» – اخبار ايران من https://myirannews.ir/عمومي/سرقت-فرياد-اخبار-ايران-من/ https://myirannews.ir/عمومي/سرقت-فرياد-اخبار-ايران-من/#respond اخبار ايران من Wed, 25 Aug 2021 03:57:01 0000 عمومي https://myirannews.ir/عمومي/سرقت-فرياد-اخبار-ايران-من/ در همان روز در سال 2004 ، دو سارق نقاب دار وارد موزه شدند و با تهديد نيروهاي امنيتي غيرمسلح ، دو تابلو از ادوارد مونك از نروژ را به سرقت بردند. يكي از آنها “فرياد” و ديگري “مدونا” بود. به گزارش اخبار ايران من ، اين روزنامه وابستگي او نوشت: “اول: چهار نقاشي اصلي …
در همان روز در سال 2004 ، دو سارق نقاب دار وارد موزه شدند و با تهديد نيروهاي امنيتي غيرمسلح ، دو تابلو از ادوارد مونك از نروژ را به سرقت بردند. يكي از آنها “فرياد” و ديگري “مدونا” بود.
به گزارش اخبار ايران من ، اين روزنامه وابستگي او نوشت: “اول: چهار نقاشي اصلي از” گريه “ادوارد مونك و نروژ وجود دارد كه دو تاي آنها در موزه مونك در اسلو نگهداري مي شود. سارقان همچنين در مصاحبه اي با نيويورك از” مدونا “عكس گرفتند. بارها گفت كه نمي توان ارزش “فرياد زدن” را از نظر مالي دانست ، اما با هزينه اي حداقل 100 ميليون دلار. اگر آنها دزد باشند – يا چه كسي آنها را نوشته است ، نمي توان آنها را در بازار قانوني فروخت. شغل آنها – آنها مي خواهند آنها را بفروشند. تنها انتخاب آنها فروش مخفيانه و بي سر و صدا است. ظاهراً نقاشي ها چندين بار با دست و سپس حدود دو سال پيدا شده و سرانجام به موزه بازگردانده شده است. بديهي است كه دو سارقي كه در تابستان 2004 وارد خانه شده و نقاشي هاي مونك را گرفته بودند ، هرگز دستگير نشدند ، بنابراين انگيزه هاي آنها به خوبي مشخص نشده بود و جستجوي سرقت نيز بي توجه نبود. به عنوان مثال ، او مي گويد اين سرقت قصد داشت پليس را در اسلو درگير يك پرونده مهم كند و سازمان را از كشتن يك افسر پليس در شهر منصرف كند. درعوض ، عكسها با حداقل آسيب به موزه مونك بازگردانده شدند و پرونده سرقت با تعدادي س questionsال بي پاسخ بسته شد و ذخيره شد.
دو: ادوارد مونك 32 ساله بود كه «جيغ» را توليد كرد ، در سال 1895. به گفته ارنست گمبريچ در كتاب تاريخ هنر ، “مونك مي خواهد از طريق اين اثر نشان دهد كه چگونه لذت فوري احساسات ما را بيان مي كند. – چهره اي بلند. همه ظاهراً اين اضطراب و هيجان ناشي از اين گريه را به اشتراك مي گذارد. چهره يك جيغ كش مانند كاريكاتور اغراق مي كند. اين تصوير ما را گيج مي كند. “
اين تصوير توصيفي به معناي ظاهر خوب نيست و مونك مي تواند به اين انتقاد پاسخ دهد: “گريه از ترس و اضطراب نمي تواند زيبا باشد ، و اگر ما فقط بخواهيم به قسمت زيبا و هيجان انگيز زندگي نگاه كنيم ، از واقعيت دور خواهيم بود. و صادق “
به اين ترتيب ، “فرياد زدن” در برابر فريب و فريب در بازي زندگي است. اين زندگي است كه در آن شر ، نياز و رنج بافته شده است. اكسپرسيونيست ها ، كه مونك يكي از آنها بود ، مفتخر بودند كه از هر چيزي كه بوي زيبايي مي داد و “راحتي واقعي يا خيالي فرمانداران را مختل مي كرد” چشم پوشي كردند.
انتهاي پيام