“هر لحظه فكر مي كنم در شرف مرگ هستم. يكي از موضوعات كتاب هاي من مرگ است ؛ منظورم اين است كه من هميشه اينقدر مشغول موضوع مرگ بودم. فكر نمي كنم زمان زيادي داشته باشم ، بنابراين دوست دارم كاري را كه دوست دارم انجام دهم. “” آب كافي. ” به گزارش اخبار ايران …
آقازادهاي كه از شاهزادهها بدش ميآمد https://myirannews.ir/عمومي/آقازادهاي-كه-از-شاهزادهها-بدش-ميآ/ https://myirannews.ir/عمومي/آقازادهاي-كه-از-شاهزادهها-بدش-ميآ/#respond اخبار ايران من Sat, 28 Aug 2021 04:03:31 0000 عمومي https://myirannews.ir/عمومي/آقازادهاي-كه-از-شاهزادهها-بدش-ميآ/ “هر لحظه فكر مي كنم در شرف مرگ هستم. يكي از موضوعات كتاب هاي من مرگ است ؛ منظورم اين است كه من هميشه اينقدر مشغول موضوع مرگ بودم. فكر نمي كنم زمان زيادي داشته باشم ، بنابراين دوست دارم كاري را كه دوست دارم انجام دهم. “” آب كافي. ” به گزارش اخبار ايران …
“هر لحظه فكر مي كنم در شرف مرگ هستم. يكي از موضوعات كتاب هاي من مرگ است ؛ منظورم اين است كه من هميشه اينقدر مشغول موضوع مرگ بودم. فكر نمي كنم زمان زيادي داشته باشم ، بنابراين دوست دارم كاري را كه دوست دارم انجام دهم. “” آب كافي. ”
به گزارش اخبار ايران من ، خلاصه اي از مصاحبه هاي منتشر نشده و گذشته با حميدرضا صدر در روزنامه ايران منتشر شده ، در زير بخوانيد. صدر در مورد اين موضوع كه حدود هفت سال پيش اتفاق افتاد ، به كتابي اشاره مي كند كه در آن زمان تازه منتشر شده بود و داستان وي درباره زندگي محمدرضا پهلوي است. برجسته و معروف ، علاقه او به مردم ساده و در پايان آن حميدرضا صدر شد كه همه ما آن را دوست داريم و داريم. مردي كه هنگام صحبت كردن ، هميشه دست هايش را تكان مي داد ، با لباسي كه راحت بر تن نداشت و با آن هماهنگ نبود.
– پدرم مهندس بود ، اما نويسنده بزرگي بود. از زماني كه يادم مي آيد پر از كتاب و مجله در اطرافم بود. با اين حال ، وقتي به خانه مادرم سر مي زنيد ، كتابخانه اي پيدا خواهيد كرد كه پر از كتاب هاي قديمي ، اشعار ، مقالات و … است. به ياد دارم وقتي در كلاس دوم ابتدايي بودم كه “ظهور و سقوط سلطنت سوم” را خواندم. اين براي من بسيار سرگرم كننده بود. از آن زمان تا به امروز ، من عادت كرده ام كه يادداشت بنويسم و جملات مهم را قطع كنم.
– بعد از فوت پدرم ، يادداشت هاي زيادي روي يادداشت هاي آنها باقي ماند كه متأسفانه به هيچ كس كمك نكرد. او نوشت كه هيچ كس شگفت زده نخواهد شد.
– پدرم به يادگيري زبان عربي علاقه داشت زيرا معتقد بود اين امر مهم است. من معلم مخفي موضوعاتي مانند انگليسي ، عربي و ادبيات داشتم و از ادامه ندادن زبان عربي عذرخواهي مي كنم.
– مدرسه اي كه من در آن شركت كردم “جهان تربيت” در خيابان بهار و عنوان آن “ابراهيم بني احمد” بود. شخصاً من تحت تأثير بني احمد قرار گرفتم. به عنوان مثال ، جالب است كه به شما بگويم در اين مدرسه به ما اجازه نمي دادند كاغذ پاره كنيم و من هنوز پشيمان هستم كه دارم كاغذ را پاره مي كنم زيرا هنوز معتقدم كه بسياري از كساني كه به كاغذ و قلم يكساني نياز دارند … با اين حال ، اينجوري بزرگ شدم …
– همچنين مي توانيد تاريخ آن دوره را در ايران در كتاب “پسر روي سكوها” مشاهده كنيد. به عنوان مثال ، وقتي من در مورد دهه 40 صحبت مي كنم ، آن زمان در تهران اينطور بود. در اين كتاب از مورخاني مانند خود شاه نيز نام برده شده است. صادقانه بگويم ، رژيم هاي بزرگ سياسي ، مانند پادشاهان ، سلاطين و ديگران ، براي من جالب هستند.
– من در آن به دنيا آمدم و زندگي كردم. در كتابهاي ما ، تصوير پادشاه هميشه اول است ، در فيلم ، سرود سلطنتي يا صفحه اول روزنامه پخش مي شود و غيره. اين چهره اي بود كه هميشه قابل مشاهده بود. بارها و بارها به اين موضوع فكر كنيد ، زيرا در كودكي خود بزرگ مي شويد تا زماني كه به دانشگاه مي رويد و مي فهميد كه چه اتفاقي مي افتد. در دانشگاه هاي ديگر شرايط متفاوت است. آنها در مورد استبداد شاه صحبت مي كنند و … وقتي به اوج خود مي رسيم و شاه ايران را ترك مي كند ، متوجه مي شويم كه او بيمار است و در اين صورت مي ميرد. خواهيد ديد كه تصوير قدرت قبل از شما در كودكي ، از شخصي مانند يك پادشاه ، تصويري خالي و خالي بود.
– مورد ديگري كه از كودكي با آن كار مي كردم اين است كه همانطور كه گفتم پدرم هم مهندس بود و هم سرباز. در نتيجه ، من در ارتش بزرگ شدم و استكبار ارتش ، نيروهايش و نمادهاي آن و شكوه و قدرت آن را تجربه كردم. “مرگ در قاهره” شكل ديگري از تروريست هاي توصيف گر و بلندپرواز است. بلكه روح مخالفت يا جنگ در كتاب وجود دارد.
– موضوع ديگري كه در كودكي مرا آزار مي داد ، مربوط به خانواده پدر و مادرم بود. خانواده اجدادي من يكي از شاهزادگان قاجار هستند و من زمان زيادي را با اين شاهزادگان مي گذرانم و هميشه با آنچه اين سيستم ناميده مي شود مشكل دارم.
– من هيچ وقت با اين موضوع كه كسي را در دوران كودكي به عنوان پادشاه انتخاب كنم و بگويم تو پادشاه بعدي خواهي بود موافق نبودم و به نظر من خيلي احمقانه به نظر مي رسيد و من اينطور فكر مي كنم. حالا چه زمان قاجار باشد چه زمان پهلوي … من اين را نمي فهمم.
– ما از خانواده فتحعلي شاه قاجار هستيم و من با برخي از اقوام پدرم كه در اين آشپزخانه ها هستند مشكلات زيادي داشته ام. من اين جمله را نمي فهمم. از اين شكوه و افتخار قدرت و … اين خطبه هاي خدمتگزار كساني هستند كه ديگران را آزار مي دهند و … من هميشه ديوانه هستم و هنوز از تصاوير و نوشته هاي ناپسند كه فكر مي كنم سرخورده هستم. اگر امروز با من همراه شويد ، خواهيد ديد كه من به مردم عادي بيش از هر كس ديگري كه چنين مسئوليت يا مسئوليتي دارد احترام مي گذارم. من به كرامت انساني اعتقاد دارم.
– پسر عموي پدرم ، محسن صدر ، صدر اشرف ، نخست وزير شاه بود و طبيعتاً من اين را همه جا مي ديدم. غرور معنوي يك مشكل در بين اين زوج بود و آنها آنقدر به انواع قاجاري خود افتخار مي كردند كه … من نمي توانستم باور كنم و هيچ كس نمي تواند به چنين مزخرفاتي افتخار كند.
– به نظر من پوچ است كه شخص به هر طريقي بايد در جواني پادشاه باشد. من با همه اين سيستم ها مشكل دارم و نمي توانم آن را بپذيرم. افراد بايد توانايي و پتانسيل خود را مورد آزمايش قرار دهند. چرا در دوران معاصر مردم مورد غفلت واقع شده اند؟ بنابراين كار من مشخص است. كاري كه ملكه انگليس انجام مي دهد براي من احمقانه است. من به آنها اهميت مي دهم وگرنه اين بدان معناست كه رضاشاه يكي از پسران خود را براي پادشاه و كاخي را براي او و چهار معلم انتخاب مي كند زيرا او پادشاه آينده ايران خواهد بود. خب چي فكر مي كني؟
– من به بسياري از كساني كه اين سيستم را دوست دارند مي گويم: “شما به دانشگاه رفته ايد ، در بهترين نقاط جهان تحصيل كرده ايد.” اين مسئوليت قدرت بي نهايت ، برتري ، حق امتياز ، و ارث ميراث و غيره است.
– من طرفدار گروه خاصي نيستم ، اما وقتي ميليون ها نفر را مي بينم كه با هم چيزي را تماشا مي كنند و با هم تفريح يا سرخوردگي مي كنند ، هيجان زده مي شوم. من به جوانان مي گويم شگفت انگيزترين چيزي كه در زندگي خود تجربه كرده ايد چيست؟ همه بلافاصله آن را بازي ايران و استراليا مي نامند. چه كسي مي تواند ميليون ها نفر را بدون برنامه ، ناگهان و از صميم قلب خوشحال كند كه به خيابان ها بروند ، جشن بگيرند ، در آغوش بگيرند و … مي بينيد ، اين اتفاقات است كه بايد كلاس برگزار شود حذف شده از. به نظر مي رسد هيچ شمال يا جنوب شهر وجود ندارد و همه برادر و خواهر هستند. اين شگفت انگيز است.
– اين جنبه از شور و اشتياق افراد را در وسط قرار مي دهد. مصدوميت براي من بهترين خاطره است. گروه ما شكست خورد و ما با هم اشك ريختيم ، اما چون با هم بوديم ، خاطره خوبي بود. سبك “با هم” فوتبال ، نويسندگي و هنر را تركيب مي كند. ركورد كمي كوچكتر از يك توپ است. وقتي كسي كتاب مي خواند ، برايش اتفاق مي افتد. همچنين مي تواند در يك بازي نشان داده شود زيرا ما هميشه به هر دو طرف فكر مي كنيم. يعني با خواندن و مشاهده نحوه عملكرد ذهن ساخته مي شوند.
– من فكر نمي كنم يك سلبريتي يا سلبريتي باشم. من اين را به خاطر تواضع و شكستگي و غيره نمي گويم. من از اوايل دهه 60 تا به امروز به طور مداوم مي نويسم. من ادامه دادم. من هميشه عاشق نوشتن و تحقيق و نوشتن مقاله هستم. من فرصتي براي نمايش داشتم و البته ، هميشه مخاطبان كمي داشتم ، اما فكر نمي كردم مخاطب زيادي داشته باشم. من هنوز احساس مي كنم يك طرفدار كوچك ورزش هستم. بهترين زمان من زماني است كه به كتابخانه ملي مي روم و شروع به نوشتن يادداشت مي كنم و … نوعي بازي وجود دارد.
– وقتي به دنبال چيزي مي گردم ، سعي مي كنم آن را در جايي پيدا كنم. خيلي ها هستند كه كار من را دوست ندارند. بسياري از دوستانم از من مي پرسند “چرا مزخرف مي نويسي؟” اما من عاشق كار هستم زيرا بزرگ هستم و هزار مشكل دارم و هر دقيقه فكر مي كنم در شرف مرگ هستم. يكي از عناوين كتابهاي من مرگ است. يعني هميشه با موضوع مرگ مشغول بودم. فكر نمي كنم زمان زيادي داشته باشم ، بنابراين دوست دارم كاري را كه دوست دارم انجام دهم. كار نوشتن اين كتابها براي من سرگرم كننده است و غوطه وري كافي است.
انتهاي پيام