كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

به برترين خبرنامه تخصصي ويلاي ايران خوش آمديد.

كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

۱۸ بازديد

ما ابتدا “هوش” و “دقيق ترين” را تعريف مي كنيم. درك به معناي درك يك رويداد يا جامعه است زيرا نبايد “آنگونه كه هست” باشد. احتمالاً هيچ ملتي به اندازه انگليسي ها مشتاق درك پديده اي “متفاوت و متناقض” نيست. دولت و محققان انگليسي داراي ظرفيت فكري هستند تا موضوع مورد مطالعه را از روش …

كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟ https://moonnews.ir/كدام-كشور-دقيق‌ترين-شناخت-را-از-ايران/ Sun, 19 Sep 2021 12:58:09 0000 عمومي https://moonnews.ir/كدام-كشور-دقيق‌ترين-شناخت-را-از-ايران/ ما ابتدا “هوش” و “دقيق ترين” را تعريف مي كنيم. درك به معناي درك يك رويداد يا جامعه است زيرا نبايد “آنگونه كه هست” باشد. احتمالاً هيچ ملتي به اندازه انگليسي ها مشتاق درك پديده اي “متفاوت و متناقض” نيست. دولت و محققان انگليسي داراي ظرفيت فكري هستند تا موضوع مورد مطالعه را از روش …

ما ابتدا “هوش” و “دقيق ترين” را تعريف مي كنيم. درك به معناي درك يك رويداد يا جامعه است زيرا نبايد “آنگونه كه هست” باشد. احتمالاً هيچ ملتي به اندازه انگليسي ها مشتاق درك پديده اي “متفاوت و متناقض” نيست. دولت و محققان انگليسي داراي ظرفيت فكري هستند تا موضوع مورد مطالعه را از روش اعتقادات و خواسته هاي آن متمايز كنند: سعي مي كند موضوع را همانطور كه هست درك كند و بدون پذيرش موضوع با منطق خاص خود. در روند درك اين ، او نمي خواهد موضوع را تغيير دهد. نظريه تبديل انگليسي بر اساس نظريه است: چرا ديگران را به نظريه تغيير مي دهيم؟ آيا يك هندي يا چيني يا يك انگليسي قطري مي تواند وارد دنياي ذهني و عيني شود؟ چه چيزي پول و منابع را براي تغيير جامعه ديگر هزينه مي كند؟ به اين ترتيب ، انگليسي ها به راهرو دخمه پرپيچ و خم مي روند (هزارتوذهن سوژه براي بررسي سيستم “تعامل” خود در جامعه شناسي و روانشناسي وارد و خارج مي شود. او در جستجوي خوب و بد ، دروغ و راست ، خردمند و نادان ، موفق و ناموفق و امثال آن نيست. معناي دانش دقيق: مخاطب چه فكر مي كند؟ چه چيزي براي او مهم است؟ علت عصبانيت او چيست؟ دليل خوشحالي او چه مي تواند باشد؟ اولويت ذهن او چيست؟ منشأ رضايت و نارضايتي او چيست؟ و شايد مهمتر از همه ، تعريف موضوع زندگي چيست؟ انگليسي سعي مي كند با طرز فكر مستقل ، دقيق و با دقت عيني پاسخ هاي قابل اعتمادي پيدا كند ، زيرا تغيير و برآوردن روحيات ، آداب و رسوم ، سنت ها و باورهاي ساير ملل بسيار دشوار و غيرممكن است. هدف از شناخت اجتماعي و رواني موضوع چيست؟ هدف ايجاد حلقه اي است كه در آن خود و مخاطب آن حلقه كلي علايق مشترك را تعريف كرده و آنها را با درصد هاي مختلف تجربه مي كنند.

نكته كليدي در بحث فوق اين است كه يك كشور تا چه اندازه توانايي درك و تحليل مخاطب را فراتر از تعصبات ، ارزشها و علايق خود كسب كرده است. فرضيه ها يا مفاهيم از پيش تصور شده فقط ديگران را از طريق لنزهاي خود اشتباه مي گيرند. تخصص آن ترسيم دنياي ديگران و پيوند دادن مسائل مربوط به رفتار در نقشه بزرگ ذهن يك فرد يا يك ملت است. از قديم گفته اند كه جهان دنياي داده ها و اطلاعات است. اما شايد بتوان به نكته مهم تري اشاره كرد: پردازش اطلاعات پيشگام تر از پردازش اطلاعات است (پردازش اطلاعات). انگليسي ها به نمايندگي خود اعتقاد دارند ، اما وقتي در صحنه بين المللي با اختلاف و تناقض روبرو مي شوند ، سعي مي كنند آن را در قالب منافع خود هضم كنند. آنها براي مطالعه اطلاعات مربوط به كشورها و روندها ، سيستم هاي اعتقادي خود را تا آنجا كه ممكن است جدا نگه داشته و سعي مي كنند مخاطبان را از گوشه و كنار جهان درك كنند. بنابراين ، براي قرن ها اقدام بين المللي بريتانيا ، انگليسي ها سعي در دموكراتيزه كردن ديگران نداشتند. در تاريخ قاجار گفته مي شود كه سفير جديد انگليس در ايران در بازار كاشان قدم مي زد و ناگهان صداي اذان شنيده شد. از مترجم ايراني مي پرسد: اين چه صدايي است؟ وي مي گويد: مردم براي نماز عصر به مسجد دعوت مي شوند. او مي پرسد: آيا اين خلاف منافع بريتانياي كبير است؟ پاسخ اين است: نه ، اينها سنت ها و رسوم ديني است. سپس بي سر و صدا مي گويد: ما كاري به مناسك نماز و عبادت و سنت مسجد نداريم. اينها مسائل محلي است. اگر درك و پردازش اطلاعات توسط يك مخاطب تقريبي صرفاً بر اساس فرايند تفكر پردازنده باشد ، تعداد خطاها افزايش مي يابد. باراك اوباما حتي در آخرين سال رياست جمهوري خود در مه 2016 ، در مصاحبه با مجله آتلانتيك ، توجه خود را به خطاهاي سياست خارجي و مشكلات پردازش اطلاعات جلب كرد. به دليل فناوري ، هيچ كشوري به اندازه ايالات متحده كنترل و دسترسي به داده ها در كل سيستم بين المللي ندارد ، اما اين دسترسي به اطلاعات به قابليت پردازش منجر نمي شود. اغلب گفته مي شود كه براي پردازش داده ها مدرك دانشگاهي لازم است ، اما اين روش مهمتر از گرفتن مدرك است. براي تفكيك بين آنچه هست و آنچه بايد باشد به مهارتهاي سيستماتيك و در عين حال درك اصول انسان شناسي نياز است. يكي از نمادهاي قوم نگاري براي انگليسي ها اين است كه نبايد دشمن را 100٪ شكست داد زيرا مي توان از آن در زمان هاي معين استفاده كرد. از لحاظ نظري ، هيچ مرد يا جامعه اي نمي خواهد به طور كامل شكست بخورد. برخورد با دشمن تخصصي است كه نيازي به اخذ مدرك يا دكترا ندارد. ضعيف ترين روش ، روش كلامي يا مدرن توييتر است. چين دومين كشور قدرتمند در برخورد با دوست و دشمن پس از انگليسي ها است. سان تزو مي گويد: وقتي دشمن در حال انجام كار اشتباهي است ، نبايد او را اذيت كرد. انگليسي ها و چيني ها ساكت ترين سياستمداران و عصباني ترين آنها در خاورميانه هستند. به طور كلي ، ريشه عصبانيت و سرخوردگي ، چه شخصي و چه سياسي ، در عدم اعتماد به نفس نهفته است.

در دوران پس از رنسانس ، انگليس و فرانسه 155 بار با يكديگر جنگيدند ، و اكنون حتي در خلوت ، آنها از يكديگر خوب صحبت نمي كنند ، اما به طور كلي منافع وسيعي را تعريف كرده اند. از لحاظ نظري ، تأييد يكديگر براي انسانها و جوامع دشوار است ، اما اين منافع است كه آنها را به هم پيوند مي دهد. بنابراين ، شايد در تمام كتاب مقدس بشريت ، هيچ دانشي مهمتر از دانش “طبيعت انسان” نباشد. وقتي ديپلمات هاي ايراني به اعراب خليج فارس مي گويند: شما امنيت خود را خريداري مي كنيد ، اين امر به دنبال برخي از آسيب پذيري هاي شناختي است. اولاً ، اين افراد تاريخ نخوانده اند و با مسائل صد سال گذشته در شبه جزيره عربستان آشنايي ندارند. ثانياً ، آنها از قانون اساسي اجتماعي و قبيله اي منطقه بي اطلاع هستند و سوم اينكه اين كشورها از چه منابع داخلي برخوردارند كه مي توان از آنها براي تامين امنيت ملي خود انتظار داشت؟ بي توجهي مشابه در صحبت كردن ، بسياري از افراد بدبين را به دنبال داشته است. آيا مي توان گفت پايبندي به روانشناسي گفتار و مديريت با حوصله در واكنشهاي آن به سياست خارجي ايران حداقل آن است؟ خواننده محترم ممكن است انتقاد كند كه نتيجه اين بحث وضعيت موجود و عدم تغيير است. پاسخ اين انتقاد اين است كه تغيير در بستر خود امكان پذير است. اگر زمينه هاي فكري ، اجتماعي و ساختاري آماده و توضيح داده نشوند ، تغيير ايجاد نمي شود. دولت فدرال ايالات متحده حدود 16000 شركت تابعه دارد ، بنابراين تغيير سياست ها كند است (اينرسي) ، در حالي كه در كشوري مانند چين يا روسيه ، تغييرات در سياست خارجي نتيجه مبادله و محاسبه در گروه هاي بسيار كوچك است و مشمول بوروكراسي است. گسترده نيست. دليل علمي شكست برجام ، دانش هنرمندان نظام بين الملل بر اساس الگوهاي ذهني دروني بود. در عين حال ، عدم آشنايي رسانه هاي محلي با تاريخ و بافت بين المللي منجر به رقص و جشن هاي اوليه شد. يكي از مباني نظري جنگ و درگيري هاي بي پايان در خاورميانه اين است كه به طور كلي همه مي خواهند مانند بقيه باشند و نمي توانند حلقه هاي عادي تشكيل دهند.

از عبارت «آنچه هست و نبايد باشد» چه موضوعاتي را مي توان براي سياست خارجي و رفتار بين المللي ايران ترسيم كرد؟ چه منافع مشتركي ايران را به منطقه پيوند مي دهد؟ در روابط بين الملل امروز ، منطقه گرايي به معني روابط اقتصادي گسترده تر بسيار رايج شده است. اما اين منطقه گرايي به پيش نيازهايي در زمينه اعتقادات سياسي ، فرهنگي و تاريخي بستگي دارد و به همين دليل ده كشور عضو آسه آن در جنوب و شرق آسيا ، به موازات روابط وسيع تاريخي ، تاريخي ، اجتماعي ، ديني و اقتصادي خود. يك مثال. آمارهاي موفق منطقه گرايي زماني ، به دليل جبر جغرافيايي ، هيچ كشوري بدون پذيرش همسايه خود مانند كره جنوبي با چين ارتباط برقرار نكرد. اما گاهي كشوري مانند كشورهاي اسكانديناوي به دلايل مختلف در ذهن و قلب همسايه خود را مي پذيرد. به نظر مي رسد عراقي ها ، كه اشتراكات زيادي با ايران دارند ، در نهايت از زبان خود راحت ترند. پاكستان خود را عمدتاً با اعراب خليج فارس معرفي كرده است. اعراب خليج فارس داراي مراكز مشترك زيادي هستند و با ثروت چند تريليون ، انتخاب هاي زيادي دارند و در اعماق ذهن خود ، ايران را فقط يك جبر جغرافيايي مي دانند. جمهوري آذربايجان نيز شباهت هاي زيادي با تركيه و اسرائيل برقرار كرده است. به نظر مي رسد تركيه نيز دائماً به دنبال فرصت است. از هفت ماه گذشته ، دولت بايدن براي متحد كردن و مديريت منهاي ايران در خاورميانه تلاش كرده است. آمريكا مي خواهد با ادغام اقتصادي واقعيت هاي سياسي جديدي ايجاد كند.

تجربه نويسنده با 114 كشور مشاهده علمي نشان مي دهد كه سه كشور هند ، مصر و ژاپن ، هرچقدر هم كه امروز درباره ايران اطلاعات داشته باشند ، واقعاً ايران را در سطح حاكميت و در سطح مردم مي شناسند. آنها خود ايران و ايرانيان را به عنوان يك فرهنگ مي پذيرند و مي بينند ، گرچه در حال حاضر از فشارهاي غربي فاصله گرفته اند. اما در سطح منطقه ، ايران كشوري بسيار خاص و غريبه است و نتوانسته منافع خود را با هيچ كشوري قفل كند. وضع تحريم ها آسان است زيرا منافع راهبردي با هيچ كشوري ندارند. همانطور كه نويسنده در كتابي در زمينه سياست خارجي ايران در سال 1999 توضيح داد ، به نظر مي رسد كه مهمترين منبع امنيت و حاكميت ملي در خاورميانه گسترش روابط گسترده اقتصادي و تجاري است و هندي ها سالانه 935 ميليارد دلار براي كشورشان درآمد دارند. خليج فارس با حضور 9 ميليوني خود. اما از نظر زمين شناسي و تئوري ، گسترش چنين روابط اقتصادي بدون كاهش تنش ها در روابط بين المللي امكان پذير نيست. اگر هدف كارآيي و ثبات در زندگي مردم ايران باشد ، بخش مهم سياست خارجي در تدوين اين اصل مي تواند به 70 درصد برسد. بنابراين ، دانش بين المللي درباره آنچه هست و آنچه واقعي است براي آينده ايران ، براي سياستمدار ، نويسنده يا رسانه بسيار مهم است.

در پايان ، 15 كشور به ترتيب بر اساس دانش خود از ايران ، فرهنگ ايران ، جامعه ، سياست و روانشناسي فهرست بندي شده اند. اين بخش بر اساس مطالعات علمي و مشاهدات نويسنده در صدها كنفرانس بين المللي در 25 سال گذشته به عنوان دانشجوي روابط بين الملل است:

گروه الف (درك منحصر به فرد)

  • انگلستان
  • گروه B (دانش عالي)

  • اسرائيل
  • فرانسه
  • روسيه
  • گروه ص (دانش متوسط)

  • هند
  • امارات
  • ژاپن
  • بوقلمون
  • ايتاليا
  • آمريكا
  • آلمان
  • چين
  • گروه T. (درك ضعيف)

  • عراق
  • عربستان سعودي
  • كانادا
  • تا كنون نظري ثبت نشده است
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.